• وبلاگ : تفكرات
  • يادداشت : داستان کوتاه «دوستي روباههاي دشت»
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمدحسين 
    سلام علي آقا
    داستان و جنبه ي قصه گويي تو اين قسمت دوم پررنگ تر از قسمت اول بود، اما راستش خيلي نکته‌ي داستان رو نفهميدم،به نظرت اگه آقا روباهه به آقا گرگه رحم ميکرد سرافرازتر بود يا الان؟!
    اينجوري ممکنه روباه در ذهن خواننده تبديل به ضد قهرمان بشه، مگر اينکه نويسنده مثلا تصوير منفي و سياهي از گرگ کذايي يا گرگ‌ها در ذهنش ايجاد کنه.
    و البته در نهايت تصميم در مورد وقايع داستان حق مسلم نويسنده است!

    راستي چون متن با زبان عاميانه نوشته نشده بهتره به جاي گشنگي بگي گرسنگي!