سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ

تفکرات
 

 

روباه‌های دشت و غرور حقیقی

 

نوشته علی جلیلی


    روباه‌های دشت یک امتیاز برجسته داشتند که مختص به خودشان بود و آن غرور حقیقی بود.

    هر روباه به دنیا به چشم دنیای من نگاه می‌کرد. دنیای روباه‌ها همانی بود که برتر از آن تصور نمی‌شد و این تجسم غرور حقیقی بود.

    وقتی روباهی می‌مرد روباه‌های دیگر از این دید خوشحال بودند که او با غرور حقیقی هیچ‌گاه غریبه نبود و بعد از او نوبت ماست که مثل او با غرور حقیقی بمیریم.

    هیچ روباهی حسرت نمی‌خورد و پشیمان نمی‌شد و روباه‌های همیشه مغرور سرافرازتر بودند.

    روباه دانای زرنگ در مورد غرور حقیقی می‌گفت اسم مستعار ما را سرافرازتر می‌کنه و این‌گونه چیزهاست که غرور حقیقی به همراه دارد. روباه‌ها که اوج مهربانی و دوستی با هم بودند در مورد روباه دانای زرنگ می‌گفتند او اسطوره‌ای است که غرور حقیقی را به بقیه‌ی روباه‌ها گوشزد می‌کند و به او افتخار می‌کردند و روباه‌ها سرافرازتر بودند.

    روباه‌ها که غرور حقیقی فقط مال خودشان بود به بقیه حیوانات دشت با غرور خاصی غرور حقیقی را نشان می‌دادند و روباه‌ها سرافرازتر بودند. غرور حقیقی روباه‌ها ذاتی بود اما نشانه‌هایی به خود می‌گرفت که جاده‌ای که گرگ‌ها را فراری داد و جاده‌ای که دشت را دونیم کرد از جمله آن‌ها بود. جاده‌ای که از گوشه‌ای از دشت می‌گذشت گرگ‌ها را کیلومترها از دشت دور کرد و این به نفع روباه‌ها بود و روباه‌ها سرافرازتر بودند. بعد از مدتی جاده‌ای دیگر از وسط‌های دشت عبور کرد و باعث شد که روباه‌های شمال دشت و جنوب دشت در ارتباط با هم به سختی بیفتند چون گذشتن از جاده بسیار سخت بود اما در عین سختی شیرین بود چون تلاش و ارتباط آن‌ها در این شرایط نشان از مهربانی و دوستی زیاد آن‌ها بود و روباه‌های قرمز سرافرازتر بودند. شیرینی سختی کشیدن برای ارتباط داشتن با هم برای همیشه افتخارآمیزترین نشانه غرور حقیقی برای روباه‌ها به حساب آمد.

    روباه‌ها از اینکه غرور حقیقی داشتند خوشحال بودند و همیشه با خودشان تکرار می‌کردند ما سرافرازتریم.

   

1401


[ یکشنبه 101/5/23 ] [ 7:53 عصر ] [ علی جلیلی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 3034